رفتار دوستتان تغییر کرده است. ممکن است تغییر مذکور در رفتار خاصی در وی رخ داده باشد و یا در فعالیتهای مورد علاقهاش اتفاق افتاده باشد. فرد ممکن است تمام مدت احساس خستگی کند و به راحتی نیز تحریک شود. این موارد میتواند نشانههای خستگی و یا اضطراب باشد. ولی در حقیقت این موارد زنگ خطری برای مسئلهای بسیار جدیتر و عمیقتر به نام افسردگی هستند.
در زیر به علائمی اشاره میشود. در صورت مشاهده این علائم در نزدیکانتان، به هیچ وجه آنها را نادیده نگیرید.
فرد بیدلیل عصبانی و ناراحت میشود.
اکثر افراد تصور میکنند افسردگی، ناراحتی مدام است.
در حقیقت افرادی که از افسردگی پیشرفتهتری رنج میبرند اغلب احساس خشم و کجخلقی را بسیار بیشتر از احساس ناامیدی و دلسردی تجربه میکنند.
فرد دچار اختلال در خواب است.
یک یا دو شب بیخوابی و یا کمخوابیهای گاه و بیگاه، طبیعی است.
ولی بیخوابی مزمن در واقع یک زنگ خطر است.
گاهی اوقات نیز افراد از نشانههای دیگر افسردگی رنج میبرند.
این افراد به سختی از خواب بیدار میشوند و یا کل روز احساس خواب آلودگی میکنند.
حتی ممکن است زود به رختخواب بروند و مهمترین وظایفشان را پشت گوش بیاندازند.
دردهای مدام.
بین مغز و بدن ارتباط بسیار قویای وجود دارد.
وقتی بدنتان سعی میکند سلامت ذهنتان را حفظ کند، ممکن است دچار سردرد و یا کمردرد و یا دردهای ماهیچهای شوید.
کمبود انرژی.
کمبود انرژی و احساس خستگی، از علائم شایع افسردگی هستند.
حتی کوچکترین و سادهترین وظایف نیز شما را عصبی کرده و انجامشان خیلی بیشتر از آنچه فکرش را میکردید زمانبر است.
احساس گناه.
افرادی که به افسردگی مبتلا هستند، احساس بیارزش بودن، رها شدن و گناه میکنند و خود را سرزنش میکنند.
تمایل بیش از اندازه به سرزنش خود از علائم افسردگی است.
رفتارهای بیپروا و غیرمنتظره.
خطرکردن در مواقع غیرضروری، شرطبندی و … . این الگوهای رفتاری ممکن است در ابتدا لذتبخش جلوه کند ولی به درد بیشتر و مشکلات عاطفی بسیار در درازمدت ختم میشود.
مشکل در تمرکز و به یادآوردن جزئیات.
وقتی به افسردگی مبتلا هستید، تمرکز و توجه بسیار دشوارتر بوده و به راحتی گیج میشوید.
این قضیه توانایی انجام وظایف را در شما تحت تاثیر قرار داده و مانع انجام آنها میشود.
البته حال بد نیز میتواند توجه، تمرکز و حافظه شما را تحت تاثیر قرار دهد ولی افسردگی نیز علائم مشابهی دارد.
برگرفته از : psychologytoday